به گزارش خبرگزاری حوزه، این مرجع تقلید در کتاب "قرآن در قرآن" با بیان این که اگر اهميّت و فضيلت تلاوت قرآن براي ما روشن شود و بدانيم که قرآن تکلّم و سخن گفتن خداوند با ماست و با طهارت باطن و اُنس با قرآن لذّت تلاوت را بچشيم، آورده است هيچ گاه حاضر نميشويم بين خود و قرآن فاصله بيندازيم و هرگز از فيض عظيم آن، حدّاقلّ با تلاوت پنجاه آيه در شبانهروز، محروم نميگرديم.
با توجه به برکات بی شمار ماه ضیافت الهی به عنوان "ربیع القرآن"، چکیده ای از مباحث حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص ضرورت انس با قرآن و برکات و دستاوردهای بی کران آن، در پی می آید.
درخشانشدن خانهها
رسول اکرمصلي الله عليه و آله و سلم در اهميّت تلاوت قرآن ميفرمايد: «نوّروا بيوتکم بتلاوة القرآن ولا تتخذوها قبوراً»[1] خانههاي خود را با تلاوت قرآن نوراني کنيد و خانهها را به صورت قبر و گورستان درنياوريد. کسي که اهل قرآن نيست و به آن اُنس ندارد، مرده است و خانه او گور اوست. امام ششم(سلام الله عليه) فرمود: خانهاي که قرآن در آن تلاوت شود نوراني است: «يتراءاهُ أهل السماء کما يتراءي أهل الأرض الکواکبَ الدّري في السماء»[2] يعني همان گونه که اهل زمين از ستارگان آسمان نور ميگيرند و آن اجرام آسماني براي مردم زمين چشمگيرند، خانهاي که در آن قرآن تلاوت ميشود براي اهل آسمان ها چشمگير و درخشان است و آنها نيز از اين خانههاي نوراني کسب نور ميکنند.
ادب تلاوت
اولين مرحله استفاده و بهرهمندي از قرآن کريم تلاوت آيات است که در کنارش بايد مضامين آنها را خوب فهميد و سپس بدان عمل کرد. بايد سعي کنيم تلاوت ما شبيه تلاوت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم باشد و مانند آن حضرت، عمق دل و جان خود را با قرآن پيوند زنيم؛ زيرا تمام رفتار و سنّت و سيرت ايشان، از جمله تلاوتشان براي جامعه اسلامي اسوه حسنهاي است که بايد بدان اقتدا کرد. ﴿ولقد کان لکم في رسول الله أسوة حسنة﴾[3]
آغاز تلاوت بايد با استعاذه و پناهنده شدن به خداوند از شرّ وسوسه هاي شيطان باشد چنانکه فرمود: ﴿فإذا قرأت القران فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم﴾[4] و در هنگام تلاوت، وقتي به آيات رحمت ميرسيم، با معناي آن آشنا شده و محتواي آن را که همان رحمت مخصوص است از خداي سبحان مسئلت کنيم و آنگاه که به آيات عذاب ميرسيم از خداي سبحان، آمرزش، بخشايش و نجات طلب کنيم. چنين تلاوتي ميتواند گرد و غبار قلب تلاوت کننده را بزدايد.
با زبان و دهان آلوده نميتوان قرآن طاهر را تلاوت کرد، از اين رو لازم است پيش از تلاوت به تطهير و تنظيف جسمي و معنوي دهان و زبان بپردازيم. بايد با مسواک کردن و مانند آن، فضاي دهان را تميز و نظيف نمود و با استغفار، بوي بد گناهاني مانند غذاي حرام و سخنان ناشايسته را زدود. باطن گناه جز تعفّن و پليدينيست، به همين دليل دستور فرمودهاند: «تعطّروا بالاستغفار لاتفضحنّکمروائح الذنوب»[5] يعني با استغفار معطّر شويد که بوي بد گناهان، شما را رسوا نکند.
غفلت از فضیلتی بس بزرگ!
اگر اهميّت و فضيلت تلاوت قرآن براي ما روشن شود و بدانيم که قرآن تکلّم و سخن گفتن خداوند با ماست، و با طهارت باطن و اُنس با قرآن لذّت تلاوت را بچشيم، هيچ گاه حاضر نميشويم بين خود و قرآن فاصله بيندازيم و هرگز از فيض عظيم آن، حدّاقلّ با تلاوت پنجاه آيه در شبانهروز، محروم نميگرديم.
اُنس با قرآن و مقام صالحين
خداي سبحان رسول اللهصلي الله عليه و آله و سلم را مستقيماً تحت ولايت خود معرفي کرده، ميفرمايد ﴿إن وليَّي الله الذي نزّل الکتاب وهو يتولي الصالحين﴾[6] اين آيه کريمه حاوي چند مطلب است: اول آنکه ميفرمايد خدا ولي رسول الله است ﴿ان وليَّي الله﴾ دوم آنکه همان خدايي ولي رسول الله است که قرآن را نازل فرموده ﴿الذي نزل الکتاب﴾ و سوم آنکه خداوند متولّي صالحين است ﴿وهو يتولي الصالحين﴾. با توجّه به اين سه نکته ميفهميم که راه اينکه خدا ولي انسان باشد، آن است که انسان، صالح بشود و تا صالح نگرديم تحت ولايت الله نخواهيم بود و خدا هم تولّي ما را نخواهد پذيرفت و بهترين راه صلاح هم اُنس با قرآن است. اين جمله که ميفرمايد ولي رسولاللهصلي الله عليه و آله و سلم، خدايي است که قرآن را نازل کرده، از باب تعليق حکم بر وصف ميباشد که مشعر به عليّت است؛ يعني اگر کسي به قرآن عمل کند صالح ميشود و اگر خداوند بخواهد ولي کسي بشود، از راه قرآن ولايت و تدبير او را اعمال ميکند.
به همين دليل ميفرمايد: ﴿فاقرءوا ما تيسّر من القران﴾[7] آن مقدار که براي شما ميسّر است قرآن تلاوت کنيد و با اين کتاب الهي مأنوس باشيد. حتي اگر معناي بعضي از آيات و سور براي شما روشن نشد، نگوييد خواندن بدون ادراک چه اثري دارد. چون قرآن، کلام آدمي نيست که اگر کسي معنايش را نداند خواندنش بيثمر باشد؛ بلکه نوري الهي است که خواندن آن به تنهايي عبادت است گرچه به معنايش آگاهي نداشته باشيم.
نجات از تاریکی ها
قرآن حبل الهي است که اُنس با آن و تدبّر در آن و ايمان و عمل به آن، انسان را بالا ميبرد و به مقام صالحين، ملحق ميسازد تا مستقيماً تحت ولايت الله قرار گيرد. اگر انسان مشمول ولايت الله بود، تمام امورش را خدا اداره ميکند و در آن مقام، ديگر هيچ راهي براي وسوسه و رخنه اهريمن نيست. خدا او را از تمام تيرگيها و تاريکي ها نجات ميدهد و او را نوراني ميسازد ﴿الله ولي الذين امنوا يُخْرجهم من الظلمات إلي النور﴾[8] چنين شخصي در بين امّت با نور حرکت ميکند يعني در حالي که حرکت و بصيرت و سيرهاش روشن و روشنگر است ﴿وجعلنا له نورا يمشي به في الناس﴾[9]
«صالحين» در اين آيه، غير از ﴿الذين امنوا وعملوا الصالحات﴾[10] است. اين صالحين ناظر به صلاح در «مقام ذات» است نه «مقام فعل». صالحين در مقام ذات يعني ذواتي، به اندازهاي بالا آمدهاند که ذاتشان صالح شده است. کار صالح چندان کاربردي ندارد ولي کارايي جان صالح کامل است. رسولاللهصلي الله عليه و آله و سلم و اهل بيت عصمت و طهارت(سلام الله عليهم) از صالحين هستند. خداي سبحان درباره بعضي از انبياي عظام فرموده که در قيامت او به صالحين ملحق ميشود ﴿وإنه في الاخرة لمن الصالحين﴾[11] مقام ذات اگر صالح شود از او چيزي جز کار صالح صادر نميشود ولي اگر ذات صالح نشد، ممکن است احياناً کار صالحي از او صادر نشود يا ناصالحي از او سر زند.
هدایت قرآنی
لازم است توجّه شود که بين قوس نزول و صعود فرق است؛ زيرا به لحاظ قوس نزول، انسان کامل مانند حضرت رسول اکرمصلي الله عليه و آله و سلم و نيز اهل بيت معصوم آن حضرت که از جهت منزلت نوراني، يک حقيقت اند، آن ذوات مقدّس همتاي قرآن کريمند، چون صادر اول و اولين کلام تکويني خداوندند، نه آنکه تحت هدايت قرآن قرار گيرند، ولي به لحاظ قوس صعود، همه آن ذوات مقدّس، همانند انسانهاي ديگر مکلّفند و بايد تحت هدايت قرآن واقع شوند، آنان حدّاکثر بهره را از جهت علم و عمل از قرآن ميبرند تا صعودشان موازي نزولشان گردد و ديگران چنين توفيقي را ندارند گرچه هر يک، سهمي از حمايت و هدايت قرآن را دارا خواهند بود.
براساس اعلام اسراء، دومین جشنواره ملی ملکوت با محوریت کتاب قرآن در قرآن حضرت آیت الله جوادی آملی در سال جاری برگزار خواهد شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ کافي، ج 2، ص 610
2 ـ همان
3 ـ سوره احزاب، آيه 21
4 ـ سوره نحل، آيه 98
5 ـ بحار، جلد93، ص278
6 ـ سوره اعراف، آيه 196
7 ـ سوره مزّمل، آيه 20
8 ـ سوره بقره، آيه 257
9 ـ سوره انعام، آيه 122
10 ـ سوره عصر، آيه 3
11 ـ سوره بقره، آيه 130